نشریه خط

نشریه تحلیلی هنر و طراحی

نشریه تحلیلی هنر و طراحی

پیش ‌نهاد ویژه

توسط زهرا اردکانی ؛ ۱ تیر ۱۳۹۷

در آستانۀ جام‌جهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصه‌های ورزشی و غیر ورزشی می‌باشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگ‌ترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولی‌عصر‌(عج) نیز به نمایش درآمده‌اند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند. 

محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیت‌دوست، محمود آراسته‌نسب و محمد تقی‌پور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» می‌باشند.

مینا مختارزاده ؛ ۲ مرداد ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۱۰ خرداد ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷
زهره حاضری ؛ ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷

۳۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «هنر معاصر ایران» ثبت شده است

نخستین سمپوزیوم مجسمه سازی مفاخر شعر ایران

تاریخ نشر : چهارشنبه / ۲۷ مرداد ۱۳۹۵

ساخت مجسمه مشاهیر و بزرگان پدیده تازه‌ای نیست و در همه کشورها به سبب آشنایی مردم با مفاخر ملی و زنده نگه داشتن یادشان رواج دارد. هرچند در ایران هنر مجسمه‌سازی علی رغم سیر آکادمیک آن، هنوز نتوانسته همه آنچه را که در چنته دارد بروز دهد و وجوه اثرگذارش تا حد زیادی مغفول مانده اما شهرداری تهران چند سالی است که به بهانه برپایی سمپوزیوم‌های مختلف مجسمه‌سازی، شهر را با این هنر سنگی آشتی داده است. 

به تازگی نیز در دوازدهم مرداد ماه، اختتامیه نخستین سمپوزیوم مجسمه‌سازی مفاخر شعر ایران، به کوشش سازمان زیباسازی شهرداری تهران و با همکاری انجمن خانه شاعران ایران برگزار گردید، که طی آن از پانزده هنرمند راه یافته به این سمپوزیوم با اهدا لوح تقدیر و مبلغ شش میلیون تومان قدردانی به عمل آمد. 

در این سمپوزیوم که طی ده روز در خانه شاعران ایران برگزار شد، سردیس چهارده شاعر معاصر ایران از جمله، مهدی اخوان ثالث، سهراب سپهری، سیدحسن حسینی، شهریار، پروین اعتصامی، قیصر امین پور، مشفق کاشانی، حسین منزوی، نیما یوشیج، حمید سبزواری، طاهره صفارزاده و سلمان هراتی ساخته گردید.

این سمپوزیوم یکی از مهمترین رویداداهای هنری در زمینه مفاخر ایران است، که نه تنها به اعتلا هنر مجسمه‌سازی کمک می‌کند بلکه برگزاری هدفمند آن در آینده موجب ساخت تمثال‌های سایر مفاخر ایران می‌گردد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۵ ، ۰۱:۵۶
زهرا اردکانی

گالری گردی مجازی/ کولر گالری

تاریخ نشر : سه شنبه / ۸ تیر ۱۳۹۵

«ممکن است در زمانِ کوتاهِ برگزاری یک نمایشگاه، امکانِ سر زدن به گالری و تماشای بی واسطه‌ی آثار برای شما فراهم نشود. ترافیک، مشغله‌ی کاری، مسیرهای طولانی و همه‌ی مشکلاتی که مختصِ کلان‌شهری مثل تهران اند. زمان که به سر رسید، دسترسی به آن نمایشگاه محدود به عکس‌ها و متن‌هایی است که در مجله‌ها و روزنامه‌ها و وب سایت‌ها منتشر می‌شود. اما یک پرفورمنس را چگونه می‌شود با عکس و متن شرح داد؟ یک نقاش چگونه می‌تواند بافتِ بوم و ضرب قلم مو و شیوه‌ی رنگ‌گذاری‌اش را به مخاطب نمایش دهد؟ وقتی موعد نمایش به سر آمد و آن اثر در اختیار مجموعه دار، موزه یا خودِ هنرمند قرار گرفت، یک روزنامه نگار، دانشجو و یا پژوهش‌گرِ هنر، چگونه می‌تواند دورِ یک مجسمه بگردد و جنسیت، فضا و نسبت‌های یک حجم را ارزیابی کند؟ اگر در طولِ مدتِ نمایشگاه نتوانید به گالری سر بزنید، یا اینکه در شهرستان و حتی خارج از کشور باشید، چطور می‌توانید فاصله‌تان با گالری را کم کنید؟» پاسخ این دغدغه‌ها را در اولین پروژه مستند وب در ایران در وب سایت کولر گالری می‌توان یافت. کولر گالری فعالیت خود را در فضای مجازی از سال ۱۳۹۱ شروع کرده ولی اکثر پروژه‌های آن مربوط به سال ۱۳۹۴ است. کولر گالری به مخاطبان خود این امکان را می‌دهد که بیشتر با هنرمند و نظراتش در مورد آثارش و نحوه ارائه اثر آشنا شود، مخصوصاً در مورد آثار چیدمان و پرفورمنس به دلیل موقتی بودن آثار، این موضوع اهمیت ویژه ای می‌یابد.
این وب سایت با خواست هنرمند و با دریافت هزینه‌ای به مستند کردن نمایشگاه از طریق فیلم، عکس و مصاحبه می‌پردازد. پرداخت هزینه توسط هنرمند شاید دلیل لاغر بودن آرشیو این وب سایت وکم تعداد بودن هنرمندان عضو آن است. به نظر می رسد مسئولین دولتی ذیربط هنوز به اهمیت آرشیو و تهیه مستند از رویدادهای هنری و... واقف نیستند ولی زمان آن رسیده است که با اختصاص بودجه به چنین فعالیت‌هایی، تاریخچه هنر امروز را مدون کرده و هنرمان را به آیندگان و معاصرانمان در آن سوی مرزها بهتر بشناسانیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۵ ، ۰۴:۳۲
کلثوم پیامنی

آدم و حوا، نقش ازلی می زنند / مریم استکی و داوود صادقی

تاریخ نشر : سه شنبه / ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۵

" بگذار عطر تو را در این هوا نفس بکشم...چه احساس می کنم... چه می شنوم...روح من با عطر وجودت پرواز می کند...روایتی متفاوت از حس و حالی معنوی...راوی این حس، فضاست...بناست فضا، با قالب و فرمی که به خود گرفته، امکانی را برای مخاطب ایجاد کند که حول مضمون اثر، او را به تأمل وادارد... این فضا در تلاش است که در مخاطب یک لحظه درنگ ایجاد کند؛ درنگی که ممکن است در شلوغی و هیاهوی زندگی شهری کمتر به سراغش بیاید. به علاوه اینکه سعی می کند حس آرامش موجود در اماکن مقدس را به او یادآور شود...حس و حالی که به زعم من، قطعه گمشده ی هنر امروز سرزمین ماست.."

این ها تک جمله هایی است از دو هنرمند جوان، که دغدغه هنر تأثیرگذار را به لحاظ معنوی دارند. آن ها این اثر را مصادف با بعثت رسول اکرم(ص) طراحی کردند که به مدت یک هفته در خانه هنرمندان برای عموم به نمایش در آمد. طرحی فی البداهه که در طول مدت  برگزاری نمایشگاه، تکمیل شد...

در این نمایش زنده، مخاطب با هنرمند در حین خلق اثرش مواجه می شود تا ایده ای که طراح در ذهن دارند به بهترین شکل ممکن محقق شود؛ آدم و حوا، نقش ازلی می زنند! طراحان این اثر معتقدند قالب هنر مفهومی (performance) در القای حس آرامشی که در ذهن دارند، هم خوانی داشته و به زعم آن ها بهترین گزینه می تواند باشد؛ چراکه مؤلفه های موجود در چنین قالبی، ضمن ایجاد تأثیری عمیق ، از نظر بافت زمانی نیز با مخاطب هم آهنگی دارد.  

این که هنرمندان سرزمین مان، دغدغه هایی از این جنس دارند، بسیار ارزشمند است؛ اما همیشه نحوه برخورد با مفاهیمی از این جنس مسئله برانگیز است. آیا می توان چنین مفاهیمی را در هر قالب و هر ظرفی روایت کرد؟ آیا نباید برای طراحی چنین آثاری به گفتمانی خاص پایبند بود؛ آثاری که ساختارش را وام دار جهان بینی مشخصی می داند؟ و سوالات بسیاری از این دست که نقد و تحلیل این گونه آثار را به مراتب پیچیده کرده و تأملی عمیق تر را می طلبد...

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۳:۴۲
محدثه آهنی امینه

فضایی پراز همهمه

تاریخ نشر : چهارشنبه / ۲۵ فروردين ۱۳۹۵

هشتمین جشنواره‌ی هنرهای تجسمی فجر با تمام فراز و نشیب‌هایش به پایان رسید. با وجود این‌که نمی‌توان دستاوردهای هنری این جشنواره را که بزرگ‌ترین رویداد هنرهای تجسمی در ایران است، نادیده گرفت، ولی انتظار می‌رفت، پس از هشت دوره برگزاری، پربارتر و اثرگذارتر باشد و بتواند افراد عادی جامعه را نیز تا حدی جذب خود کند. نمایش آثار منتخب جشنواره، در موسسه فرهنگی و هنری صبا، این فرصت را به متولیان جشنواره داد تا به‌جز نگارگری و خوشنویسی (که در بخش «فجر و هنر ملی» در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد) تمامی آثار را در یک مکان، به نمایش درآورند که از ویژگی‌های مثبت جشنواره امسال بود. بااین‌وجود، مشکلی که در نمایشگاه امسال به‌وضوح به چشم می‌خورد عدم قرارگیری قاعده‌مند آثار بود. اولین پیش‌فرض هر نمایشگاه آثارتجسمی، چیدمان منطقی، هنرمندانه و زیبای آثار هنری است به‌گونه‌ای که مخاطبان را به‌خوبی راهنمایی کند و باعث آرامش آن‌ها در فضای نمایشگاه شود. در نمایشگاه امسال تنها چیزی که دیده نمی‌شد نظم مفهومی و بصری آثار بود. شاید تنها منطق موجود، تناسب ابعاد آثار با فضای انتخاب‌شده بود. ولی درنهایت نه آثار شاخه‌های مختلف هنری، از هم قابل‌تفکیک بودند و نه موضوع‌بندی خاصی از کلیت نمایشگاه درک می‌شد؛ بخصوص این‌که شناسنامه‌ی آثار نیز ناقص و بدون درج اطلاعات دقیق اثر بود.
مشکل دیگر نمایشگاه امسال خالی بودن آن از دغدغه‌های امروز ایران و جهان بود. همان مضامین تکراری و همیشگی در آثار هنری وجود داشت و کمتر، مضامین انسانی و اخلاقی دیده می‌شد. البته دراین‌بین تعدادی از آثار هنری که به معضلات زیست‌محیطی و مشکلات اقتصادی پرداخته بودند را می‌توان مستثنی دانست.
پس از دیدن نمایشگاه هنرهای تجسمی فجر 94، این سؤال در ذهن ایجاد می‌شود که این نمایشگاه چه تناسبی با مناسبت برگزاری‌اش دارد و چرا موضوعات مرتبط با انقلاب اسلامی و جهان اسلام، جایی در این نمایشگاه ندارند. آیا هنرمندان به این موضوعات نپرداخته‌اند و یا هیئت انتخاب‌، علاقه‌ای به‌گزینش این‌گونه آثار نداشته‌اند؟ این‌که موضوعات مختلف و متنوع بدون محدودیت در نمایشگاه حضور داشتند، جای خوشحالی است ولی گم‌شدن موضوعات مهم دیگر دراین‌بین، این احساس را تقویت می‌کند که فضای هنرمندان از جامعه پیرامونشان، بیش‌ازپیش دور شده است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۴۹
مینا مختارزاده

حذفیات عجیب هشتمین جشنواره تجسمی فجر

تاریخ نشر : پنجشنبه / ۱۲ فروردين ۱۳۹۵

وقتی همه خواب بودیم، اتفاق افتاد! برخی آثار علی‌رغم اجرا و مضمون خوب و قابل دفاع‌شان، در سکوت حذف شدند. شاید یکی از دلایل این اتفاق اعجاب انگیز، عدم در نظر گرفتن چهارچوب‌های اساسی و محکم برای برگزاری هشتمین جشنواره تجسمی فجر بود. 

هنگامی که در آستانه جشنواره از نبود بخش مهم «اهداف جشنواره» سخن گفتیم، ترسمان از امروز بود! زیرا می‌خواستیم مهمترین جشنواره تجسمی کشور، آن هم در سطح بین الملل، آوردگاه آثار شاخص و منطبق با ذائقه بومی و مذهبی ایران عزیزمان باشد تا بتواند در این فضا خط دهنده اصلی باشد نه اینکه خود مرعوب فضای حاکم شود. 

متأسفانه تعداد زیادی از هنرمندان و به ویژه خوشنویسان و نگارگران از وضعیت جشنواره تجسمی امسال رضایت چندانی نداشتند و علت اصلی آن کنار گذاشته شدن آثارشان به اتهام نگاه سنتی بوده است. گویا در جشنواره امسال تخصص و دانش هنری جای خود را به ارزش‌های نوظهوری همچون مدرن بودن داده‌اند. از جمله این آثار حذف شده می‌توان به تابلو نفیس «عروج در منا» اثر امیررضا فقیهی اشاره کرد، که با الهام از نگارگری‌های استاد فرشچیان و به عنوان ادای دِین به فاجعه دلخراش منا اجرا گردید، اما حتی در مرحله داوری اولیه نیز انتخاب نشد. همچنین «انسان علیه انسان» اثر علی‌رضا ذاکری نیز با موضوعیت داعش و گروه‌های تروریستی، سرنوشتی مشابه داشت با این تفاوت که به مرحله نمایشگاه راه یافت اما جزو 22 اثر انتخاب شده نبود. 

هر چند ادعا می‌شد که جشنواره امسال فجر توجه بیشتری به محتوا و قدرت بیان دارد اما آثار راه یافته، بیانگر مسئله دیگری بودند، چرا که برخی آثار به صرف گریز از سنت‌ها و کپی کردن نگاه‌های شبه مدرن که هیچ سنخیتی با نگاه اسلامی و حتی بومی و ملی ما نداشتند، در قلب هشتمین جشنواره بین المللی تجسمی فجر جای گرفتند.  

دلیل عمده این اتفاق تأسف بار به سیاست‌های مغشوش و چهارچوب‌های نامشخص جشنواره باز می‌گردد، چرا که سبب می‌شود فاصله میان جشنواره فجر با اهداف انقلابی آن بیشتر شود و تناسب کمتری بین آثار برگزیده با نام و هویت اصلی جشنواره وجود داشته باشد. چنین رویکردی باعث می‌شود تا جایگاه جعلی برای برخی هنرمند نماها ایجاد گردد و هنرمندان اصیل به انزوا کشیده شوند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۳
زهرا اردکانی

بدون عنوان / سوگل موحدپور

تاریخ نشر : چهارشنبه / ۱۱ فروردين ۱۳۹۵

جشنواره هنرهای تجسمی فجر امسال با همه‌ی نقاط ضعف و قوتش برگزار شد، ولی آنچه در این نمایشگاه توجه را جلب می کرد، استفاده ی هنرمندان از نمادها و ابزار هنر سنتی ایران در فضایی دوگانه بود. گاه این  نمادها به خدمت در آمده بودند تا پیامی نو منتقل کنند و گاه تصویر و پیامی منفی.
 بدون عنوان اثر خانم سوگل موحدپور، یکی از آثار چیدمانی است که از هنرهای سنتی ایران بهره برده. در این اثر کاشی هفت رنگ که در معماری اسلامی ایرانی جایگاه  منحصر به فردی دارد مورد استفاده قرار گرفته. در نگاه اول ارتفاع  کم کاشی‌های هفت رنگ که به صورت صفحات نامتعادل از سقف آویزان است با آینه‌های شکسته فرش شده روی زمین، احساس فشار را به بیننده القا می‌کند.
شکستن آینه در آینه‌کاری ایرانی، نماد شکسته شدن انسان و رهایی او از خود است، ولی در این اثر  انعکاس سقف کاشی‌کاری شده به‌جای مخاطب، در آینه‌هایی که بدون نظم خاصی شکسته‌اند، نه تنها قصد انتقال این تفکر را ندارد بلکه فضایی منفی و بیزار از گذشته را نشان می‌دهد. شاید هدف هنرمند رهایی از قیود هنرهای گذشته است در این صورت سال‌هاست که این اتقاف اقتاده است و این سخن، تازه ای نیست. با مطالعه جمله ای که هنرمند برای توضیح کار خود گذاشته است این پازل کامل می‌شود.
در توضیح این اثر آمده است: آنچه در آینه می‌بینم انعکاس معکوس سقفی است که بر سر من سنگینی می‌کند.
به نظر می‌آید هنرمند این اثر با استفاده از این نمادها در اثر خود و جمله‌ی توضیح آن، قصد خلق اثری انتقادی را دارد که هنر گذشته ایران را به چالش می‌کشد ولی باز هم نمی توان  نظری نزدیک به قطعیت در مورد این اثر چیدمان داد و مفاهمی دوگانه در آن، ممکن است ذهن بیننده را به  هرطرف سوق دهد.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۳۶
مینا مختارزاده

جنگل های هیرگانی/ عمادالدین انوشیروانی

تاریخ نشر : پنجشنبه / ۵ فروردين ۱۳۹۵

هر خانه جایگزین درختی می‌شود، حیات درختان قطع می‌شود تا راه‌ها و خانه‌ها ساخته شوند و انسان نمی‌داند که قطع شدن حیات درختان یعنی پایان زندگی خود او.
خوشبختانه چند سالی است که هنرمندان کشورمان به‌طور خاص به مسائل زیست محیطی علاقه نشان داده اند و آثار هنری زیادی با این موضوع
خلق کرده‌اند. در جشنواره هنرهای تجسمی فجر نیز چند اثر هنری با این موضوع به چشم می‌خورد.
یکی از این آثار، مجموعه چیدمانی است که توسط عمادالدین انوشیروانی در اعتراض به قطع درختان جنگل ابر، خلق‌شده است. در این اثر هنرمند تعدادی تنه‌ی درخت را به نشانه‌ی درختان قطع‌شده کنار هم قرار داده است و روی هر کدام از آن‌ها، نقشه‌ی خانه‌ای کشیده شده است. خانه‌ای که احتمالاً جایگزین این درخت قطع‌شده می‌شود. در میان این تنه‌ها، متنی قرار داده‌شده است که وضعیت جنگل ابر را در چند سال گذشته بیان می‌کند. زمانی که بیننده این متن را می‌خواند با نگاهی دیگر و متفاوت از قبل به این اثر می‌نگرد و تازه عمق و دردناکی فاجعه‌ای که اتفاق افتاده است را درمی یابد.
این اثر و آثار دیگر در این حوزه قدم‌های کوچک و نوپا ولی تأثیرگذاری هستند که می‌توانند جامعه را بیدار کنند. درصورتی‌که این آثار از گالری‌ها بیرون آمده و در میان مردم اجرا شوند قطعاً تأثیری دوچندان خواهند داشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۰۶
مینا مختارزاده
زهرا اردکانی ؛ ۱ تیر ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶
کلثوم پیامنی ؛ ۱۹ آبان ۱۳۹۶
زهرا کشاورز ؛ ۱۱ مهر ۱۳۹۶
زهرا اردکانی ؛ ۵ مهر ۱۳۹۶
زهرا کشاورز ؛ ۲۰ شهریور ۱۳۹۶
درباره خط
چگونه با خط هم‌کاری کنیم؟
دوستان خط
تماس با خط
طراح قالب : گلبرگ دانلود