نشریه خط

نشریه تحلیلی هنر و طراحی

نشریه تحلیلی هنر و طراحی

پیش ‌نهاد ویژه

توسط زهرا اردکانی ؛ ۱ تیر ۱۳۹۷

در آستانۀ جام‌جهانی فوتبال ۲۰۱۸، خانه طراحان انقلاب اسلامی با راه اندازی کمپین «با هم قهرمانیم» مجموعه پوسترهایی را با همین عنوان و با شعار «یک ملت، یک ضربان» طراحی و اجرا نموده و در سطح شهر به اکران در آورده است. هدف از راه اندازی این کمپین حمایت از تیم ملی فوتبال ایران و تأکید بر وحدت و انسجام ملی به عنوان یک عنصر پیشبرندۀ مهم است، که حاصل آن پیشرفت و پیروزی ایران و ایرانی در تمامی عرصه‌های ورزشی و غیر ورزشی می‌باشد. گفتنی است این روزها تعدادی از این آثار بر فراز بزرگ‌ترین دیوارنگارۀ کشور در میدان حضرت ولی‌عصر‌(عج) نیز به نمایش درآمده‌اند، تا بیش از پیش حال و هوای فوتبال را با چاشنی وحدت و همدلی همراه سازند. 

محمدرضا دوست محمدی، محمد شکیبا، سینا رعیت‌دوست، محمود آراسته‌نسب و محمد تقی‌پور از جمله طراحان و عوامل ساخت پوسترهای «با هم قهرمانیم» می‌باشند.

مینا مختارزاده ؛ ۲ مرداد ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۱۰ خرداد ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷
زهره حاضری ؛ ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۷

۲۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگی» ثبت شده است

کدوبدو/ مرتضی ناییجی، هاجر مهرانی

تاریخ نشر : جمعه / ۲۳ مهر ۱۳۹۵

«کدو بدو» تولیدی از NAS است. تولیدات این شرکت در بردارنده ی نقدی اجتماعی است. از آثار این استودیو می توان به « دیرین دیرین» اشاره کرد. چنین تجربه ی موفقی باعث می شود تا سطح توقعات بالا برود. مخاطبین انیمیشن « کدو بدو» خردسالان هستند واین مجموعه  از نظر گرافیکی و حس و حال فضا  با تجربه ی قبلی این استودیو متفاوت است.  دیگر از دیالوگ کاراکترها و ته مایه ی ادبی خبری نیست بلکه بیشتر از طنز بصری و موقعیت های داستانی استفاده  شده است.
طراحی شخصیت های این مجموعه منحصر به فرد است. به گونه ای که همه ی ویژگی های شخصیت در یک مستطیل یا مربع خلاصه گشته، بافت یک میوه ی خاص مانند کدو، توت فرنگی و... در خود شخصیت ها دیده می شود و عکس دهان انسانی در کنار چشمان فانتزی وجود دارد. ترکیبی عجیب که شاید برای حافظه ی تصویری ایرانیان  جدید بنماید و در ابتدا هم کمی غریب باشد. هر شخصیت در هر قسمت پوششی مانند عینک، کلاه، سیگار، چمدان و... دارد که به وسیله ی آن شغل، نقش و جنسیت  کاراکتر مشخص تر می شود. طنز به کار رفته در این سریال پخته و منطقی به نظر می آید که نشان از یک گروه ایده پرداز است.
کلیشه های کارتونی و قهرمانانی که جهانی هستند مانند زورو یا دزد دریایی یک چشم، در کدو بدو بازتولید شده اند.  چنین نمایشی سبب می شود که ذهن مخاطب با دیدن یک علامت کوچک متوجه ویژگی های کاراکتر شود و ایجاد موقعیتی هجوآمیز از آن شخصیت به طنز این انیمیشن اضافه کند. چنین کاراکترهایی که شاید  بتوان به آن ها شخصیت های جهان وطن گفت در آثار ایرانی کمتر یافت می شوند. مشخص نیست که  بازنمود فرهنگی شخصیت های یاد شده  از نظر سازندگان اولویت داشته است یا خیر. آیا بهتر نبود از کاراکترهایی بومی استفاده می شد؟  اگر نه شاید مقیاس «ایرانی بودن» دستخوش تغییراتی است که حضور چنین شخصیت هایی هم طبیعی به نظر می رسد.
 به صورت کلی با مجموعه ای  یک دقیقه ای ، طنز و متفاوت از نظر گرافیکی  و شخصیت پردازی  روبرو هستیم که در پس خنده ای در طول زمان پخش پیامی منتقل می شود و اثر گذاری این پیام به دلیل موجز و طنز آمیز بودن بیشتر است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مهر ۹۵ ، ۰۲:۵۱
سیده زهرا موسوی

مطالعات انیمیشن چیست؟

تاریخ نشر : يكشنبه / ۳۱ مرداد ۱۳۹۵

چه موضوعاتی، مسائل روز پویانمایی ایران هستند؟  تنوع نرم افزارهای کامپیوتری، تسهیل بودجه ی لازم برای تولید پویانمایی های بلند، مدیریت ناکارآمد و روحیه فردگرایی ایرانیان، فیلم نامه های نامناسب، تولید پویانمایی با شاخصه های ملی و دینی و... . نکاتی که با تکرار شدن از زبان فعالین این عرصه به مسائلی روزمره تبدیل شده اند. در چنین شرایطی شنیدن "مطالعات انیمیشن" عجیب می نماید. 

animation studies

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۵ ، ۰۰:۲۱
سیده زهرا موسوی

در فرهنگ ترافیکی ایران، پل عابر پیاده، تعریفش با کشورهای دیگر کمی متفاوت است. شما اگر روی این پل ها، تخم مرغ شانسی هم بدهی، باز هم کمتر کسی است که ترغیب شود از آن استفاده کند و به عادت همیشگی اش ترجیح می دهد عرض خیابان را برای عبور انتخاب کند. اما کم کم این موضوع که جزو رفتارهای فرهنگی است، بایستی میان مردم اصلاح شود. طراحی پل عابرپیاده ای جذاب، می تواند یکی از عوامل ایجاد این کشش باشد.

امیر طالشی، معمار جوانی است که سعی می کند با پوشاندن لباسی مناسب بر این جنس فضای شهری، جذابیتی دو چندان را برای عبور شهروندان لواسانی از روی پل فراهم کند. فرم اصلی این پل، از گردش قاب هایی ساده حول محور اصلی آن شکل گرفته است. فرقی نمی کند از روی پل عبور کنی یا از بیرون آن را نگاه کنی، در هر صورت حس و حال یکسانی را تجربه خواهی کرد؛ حس پویایی و سرزندگی. کافی است یک بار برای تجربه ی چنین حسی از میان این پل عبور کنی و قاب های مربعی چرخان تو را با خود همراه کنند، آن موقع است که تو هم شباهت زیاد آن با فریم های پویانمایی را تصدیق خواهی کرد. حرکت پیوسته، پویا و روان قاب های مربعی درست پشت سرهم، به هنگام حرکت در طول پل، توهمی از حرکت را در نظر بیننده ایجاد می کند؛ که اگر هم استفاده از چنین شگردی توسط طراح، کاملا تصادفی باشد، اتفاق مبارکی است!

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۵ تیر ۹۵ ، ۰۱:۵۱
محدثه آهنی امینه

سردر دانشگاه علم و صنعت/شرکت کوا

تاریخ نشر : يكشنبه / ۲۳ خرداد ۱۳۹۵

سردر هر مکانی بیانگر هویت و کارکرد درون آن است. معماری و ساختمان سردر به صورت نمادین، ناقل پیام هایی اعم از فرهنگی، اجتماعی و ... برای رهگذران است. سردر مکان هایی مثل دانشگاه ها  که  نماد علم و فرهنگ هر جامعه و تأثیرگذار در بالا بردن سطح شناخت و آگاهی افراد هستند، شاید از اهمیت بیشتری برخوردار است.

سردر دانشگاه علم و صنعت به عنوان اولین سردر دانشگاهی پس از انقلاب اهمیت ویژه ای دارد. این سردر اولین بار در مسابقه سراسری معماری در سال 1378 توسط استادان فن، انتخاب و عملیات اجرای آن سال 1382 آغاز شد. این طرح با نگاهی مدرن متشکل از دو پوسته بتنی، که هر یک شامل 2 قوس است طراحی شده که قوس های جناغی داخل، برگرفته از معماری اسلامی ایران و قوس های سهمی گونه بیرونی، با الهام از قوس بنای طاق کسری و نمادی از علم و فناوری و یادآور معماری باستانی ایرانی است.

نکته قابل تامل اینجاست که آیا طرح این سردر برای عابران و رهگذران،یادآور فضای دانشگاه است و از گویایی کامل به عنوان یک فضای علمی و فرهنگی برخوردار است؟ شاید بتوان گفت دغدغه ذهنی عابران برای یافتن نمادی شاخص به عنوان دانشگاه در معماری این سردر، تا حدی بی پاسخ می ماند چون درظاهر بر خلاف سردر بسیاری از دانشگاه های مطرح ایران، المان و نمادی از مفاهیم علمی را در طرح آن نمی توان یافت و همچنین با الهام از آرم دانشگاه شبیه سازی نشده است.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ خرداد ۹۵ ، ۱۴:۴۷
زهره حاضری

وجود 100 سالن سینما در یک شهر، رقم قابل توجهی است؛ اما زمانی که آن شهر، کلان شهری مانند تهران باشد، قضیه فرق می کند. گله کردن از امکانات موجود، کاری از پیش نمی برد و باید از فرصت های پیش رو، نهایت بهره را برد. طراحی و ساخت پردیس سینمایی ملت که در سال ۱۳۸۵ آغاز شد، یکی از فرصت هایی بود که می توانست امکان مناسبی را برای شهروندان تهرانی ایجاد کند، اما این اتفاق نیفتاد. به نظر می رسد، مهمترین مسئله در این عدم موفقیت، نگاه نادرست و تعریف نامناسب از جایگاه مخاطب(کاربر) در این طرح است؛ چراکه بررسی جایگاه این مهم، باید متناسب با شرایط موجود در نظر گرفته شود، نه مخاطبی که در فرآیند طراحی شکل می گیرد و ذهنی و ساختگی است.

پردیس سینمایی ملت، همان طور که از نامش پیداست، سینمایِ بوستانِ ملت است. سینمایی که در ضلع جنوب غربی این بوستان واقع شده و بناست به عنوان فضایی فرهنگی در پارک ایفای نقش کند. اما در واقع این بنا، به لحاظ کارکردی کاملا مستقل عمل می کند. به علاوه، نمی توان مخاطبان اصلی این بنا را افرادی دانست که از بخش های مختلف شهر و از طریق دو رهگذر ترافیکی مهم شهر، جذب این بنا می شوند، که ظرفیت در نظر گرفته شده برای پارکینگ آن هم گواه این مدعاست. این دو عامل باعث می شود که جایگاه مخاطب با اتمام پروژه هم چنان مجهول بماند. مجموعه ی فرهنگی ای که در هم جواری و ارتباطی بلافصل با ضلع شمالی اتوبان نیایش و در تقاطعی غیر هم سطح با انتهای اتوبان کردستان طراحی شده و چنان حضور این دو گذر ترافیکی در این طرح پررنگ است که نقش حضور انسان، به عنوان مهم ترین عامل ایجاد حس پویایی در یک فضای فرهنگی نادیده گرفته شده است. در نهایت می توان به این نتیجه رسید که پردیس سینمایی ملت با گذشت زمان، بیشتر نقش نمادین(سمبلیک) را برای تهران امروزی بازی می کند تا به عنوان فضایی که در جریان فرهنگی شهر تأثیرگذار باشد.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۳۸
محدثه آهنی امینه

گالری شهری در بدنۀ مسجد عتیق اردبیل/ استودیو معمار

تاریخ نشر : چهارشنبه / ۲۶ اسفند ۱۳۹۴

حفاظتی که همراه با سهیم کردن بنای تاریخی در زندگی امروز ما باشد، بسیار اهمیت دارد؛ چرا که این بناها رازهای پنهانی از شخصیت فرهنگی و ملی ما را در خود دارند. چنین اتفاقی در طراحی موزه و بدنۀ شهری مسجد جامع عتیق اردبیل توسط استودیو معمار با طراحی محسن نوروزوند و نگار سریع اطلاق‌فر به شکلی خلاقانه رخ داده است و این اثر را تبدیل به طرح تقدیر شدۀ فرهنگی در خاورمیانه و اثر برتر پنجاه و ششمین دوسالانۀ معماری ونیز کرده است. 

می‌توان چنین تصور کرد که طراحی این بدنۀ شهری با در نظر گرفتن سه هدف عمده صورت گرفته است؛ نخست، حفاظت از تپۀ تاریخی منطقه که برای این منظور سازۀ نگهبانی طراحی شده است؛ دوم، ارج نهادن بر ارزش های معماری سنتی که به منظور حفظ روح حاکم بر سایت تاریخی، نماسازی با مصالح بومی انجام شده؛ سوم، توجه به جنبه‌های فرمی که برای هماهنگی با اشکال زمینۀ پیرامونی، از ایدۀ برج و باروهای شهرهای کوهستانی الهام گرفته شده است.  

این سه راهکار، به علاوۀ نصب تابلوهایی بر بدنۀ شهری، بنای تاریخی مسجد جامع را برای مردم خواندنی‌تر کرده است. این بدنۀ صد متری توانسته گفتگویی را از طریق این گالری شهری با عابرین برقرار سازد و علاقه‌مندان را برای مطالعۀ تابلوها به مقابل خود فرابخواند. 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۶ اسفند ۹۴ ، ۰۷:۳۴
مرضیه اصلانی

مجتمع فرهنگی-مذهبی امام رضا (ع)/ سعیدرضا بریری

تاریخ نشر : جمعه / ۷ اسفند ۱۳۹۴

 در میان دانشجویان معماری این تفکر رایج است که بنا به کاربری بناها، می توان آنها را در دو قالب کلی طرح های  با اهمیت عملکردی و یا فرمی شناسایی کرد. در این میان طرح‌هایی مانند مجموعه‌های فرهنگی را به عنوان طرح‌های فرمی‌ای که نیازمند ایده‌پردازی در فرم، پلان  و ... هستند معرفی می‌کنند. این رویکرد را امروزه می‌توان در طراحی مساجد نیز مشاهده کرد. مساجدی با نقش همزمان فرهنگسرا یا مجتمع‌ فرهنگی!

 در مجموعۀ فرهنگی امام‌ رضا(ع)، معمار چنین نگاهی در رویکرد طراحی خود داشته است. سعید رضا بریری در مصاحبه‌اش با سایت تبیان اجرای چنین پروژه‌یی، که نه فقط مسجد باشد و نه فرهنگسرا، بلکه ترکیبی از آن دو باشد، را در سطح شهر مفید دانسته و هدف خود را نزدیک کردن دو نسل از مردم که برخی با مساجد و برخی دیگر با فرهنگسراها انس بیشتری دارند، معرفی می‌کند. همچنین معمار با وجود اذعان به این مطلب که زمینه و بافت باید در طرح گنجانده شوند، از اعتقاد به الگوهای ساخت مساجد مدرن صحبت کرده است و ایدۀ وحدت در شکل انگشتان گره خوردۀ دست را به عنوان ایدۀ فرمی خود معرفی می‌کند.

اما مسئلۀ اصلی اینجاست که آیا در بافت جدید شهرها، یعنی جایی که کمتر اثری از بناهای تاریخی باقی مانده، باید مساجد را با ایده پردازی و روش‌های فرمی جدید طراحی کرد؟ و تنها در مواقعی که بافت پیشینه‌ای تاریخی دارد، با کمک الگوهای تاریخی به ایده‌پردازی پرداخت؟ یا اینکه طرح، باید، در هر بافتی برخاسته از زمینه‌های تاریخی و فرهنگی باشد، زمینه‌هایی که امروزه کمتر می‌توان آنها را در بافت شهرها مشاهده کرد. 

 سوالی که لازم است از معمار پرسیده شود، این است که اگر برخورد فرمی برای طراحی مساجد مناسب است، چرا چنین طرح‌هایی برای فهمیده شدن نیازمند توضیحات معمارهایشان هستند؟ آیا این وظیفۀ مردم است که ذهن معمار را بخوانند؟ و یا این وظیفۀ معمارهاست تا بر اساس ذهنیت مردم از هویت‌های ملی و مذهبی‌شان طراحی کنند؟ آیا حاصل این اتفاق این نیست که به جای حضور پررنگ‌تر مساجد در شهرها، کم‌کم با شکل‌ها و الکوهای متنوعشان، در ماهیت مجتمع های فرهنگی-مذهبی رنگ ببازند؟

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۵
مرضیه اصلانی
زهرا اردکانی ؛ ۱ تیر ۱۳۹۷
زهرا اردکانی ؛ ۱۸ اسفند ۱۳۹۶
کلثوم پیامنی ؛ ۱۹ آبان ۱۳۹۶
زهرا کشاورز ؛ ۱۱ مهر ۱۳۹۶
زهرا اردکانی ؛ ۵ مهر ۱۳۹۶
زهرا کشاورز ؛ ۲۰ شهریور ۱۳۹۶
درباره خط
چگونه با خط هم‌کاری کنیم؟
دوستان خط
تماس با خط
طراح قالب : گلبرگ دانلود