مادران انتظار حکایت سی سال چشم انتظاری مادرانی است که فرزندانشان قریب به یقین به شهادت رسیدهاند. فرزندانی که بی نام و نشان یا به خاک سپردهشده و گم ناماند و یا هنوز تفحص نشدهاند.
در این مجموعه عکس، بهبودی گاهی به جزییاتی مانند یادگاریهای رزمنده مفقودالاثر پرداخته و گاهی بر رفتار مادران شکیبایی که در انتظار فرزند روزگار را سپری میکنند تمرکز کرده است. بهبودی درعکسهایی که از مادران گرفته موفقتر عمل کردهاست. مادران شهدای او برخلاف دیگر مجموعههای عکسی که از مادران شهدا دیدهایم مانند مجموعه نیوشا توکلیان مادرانی منفعل نیستند. بهبودی انتظاری توام با امید را عکاسی کردهاست. در عکسهای او مادرانی را میبینیم که انتظار آنها را در پی یافتن فرزندشان به مناطق جنگی کشانده است.در عکسی دیگر مادری را می بینیم که زیر درختی که فرزندش آن را کاشته و امروز به ثمر نشسته خوابیده و یا مادری که با شوق لباس فرزندش را در آغوش گرفتهاست ، لذت و اشتیاق مادر از تعریف رشادتهای فرزند را از چشمانش از پس عکس صامت میشنویم.
در این مجموعه به وجود معنادار نور که خود القای امید و انتظاری مثبت است توجه ویژه شده است. نوری جهت دار در این عکسها بخوبی فضای تیره عکس را روشن کرده است. در یکی از عکسها مادری ساک لباسها و یادگاریهای فرزندش را در دست گرفته است. در بالای کادر عکسی بزرگ روی دیوار توجه ما را جلب میرزکند. پیرزن قاب عکسهایی از فرزندانش و نیز ساعتی قدیمی را دقیقا روی قله کوه آویزان کرده است. عکس نمایی از بزرگراههایی است که به یک قله سپید ختم میشود. کنار قله قابی با نوشته یا قائم آل محمد وجود دارد. آنچه که از نشانههای درون عکس و کنار هم نشینی این عناصر دریافت میکنیم انتظاری طولانی بواسطه ساعت قدیمی و زنگار بستهای است که مسیر طولانی جاده تا رسیدن به قله را با شهدا آذین بستهاست، قله ای که اوجش ظهور است.