به قول معروف همیشه حق با مشتری است؛ اما مشتریِ پوسترهای جشنواره فیلم فجر چه کسی یا کسانی هستند؟
در این سال ها، جشنواره خودش نقش مشتری را داشته و هنرمند پوستر را براساس خواست جشنواره طراحی می کرده، اما در این بده بستان تجاری-هنری، مخاطب کیست و پوستر برای چه طراحی می شود؟ یعنی پوسترها قرار است، چه چیزی را به همان مخاطب مجهول منتقل کنند؟
تصویرسازی ملی و آیینی، مسیری است در ادامه نگاه دوره قبل، که طراحانِ دهه دوم، برای پوسترهای جشنواره بین المللی فیلم فجر در پیش گرفتند. در این دوره همچنان شاهد تلفیق عناصر کلیشه ای هنرهای سنتی و نشانه های سینمایی هستیم، اما این نگاه مشخص نتوانسته به ایجاد شخصیتی ملی در پوسترها منجر شود. به همین علت پوسترها از حد و اندازه های سردر قدیمی خانه ها، چشم و ابروی به هم پیوسته، کاسه قدیمی و گل و مرغ جلوتر نرفته اند. پرداختن به مفاهیم در این پوسترها براساس واقعیت رایج در جامعه انجام گرفته و طراحان تلاش نکرده اند تا با نگاهی پیشرو، سلیقه عمومی را تحت تاثیر قرار دهند.
ضعف جدی در طراحی پوسترهای جشنواره فیلم فجر، به دلیل عدم شناسایی مخاطب هدف و به دنبال آن نامشخص بودن حرف اصلی است. در دنیای امروز اطلاعات کافی از طریق رسانه های مختلف به سمع و نظر همه می رسد، پس پوستر باید چیزی بیش از یک اطلاع رسانی جمعی باشد.