ننه حسن در کلبه کوچکی، صمیمانه در کنار شوهر و فرزندانش در شهر قیدار زندگی می کرد. شغل خودش خانه داری و همسرش هم کشاورزی بود. روزی برای اینکه به فرزند دانشگاهی خودش که تحصیلکرده رشته گرافیک است، خودی نشان دهد قلم به دست گرفت و این قلم به دست گرفتن او باعث شد تا شهرتش از مرزهای ایران اسلامی به آن سوی مرزها برود و یک چهره ی ملی شود . آثار ننه حسن علاوه بر دارا بودن همه وجوه از نظر ظرافتهای اجرایی، از نمونههای درخشان هنرخودآموخته را پیش روی ما گذاشته است. ترکیب هنرمندانه عناصر در فضای اثر، تقسیمات فضایی بدیع، تاثیرگذاری که با مینیاتورها قرابت ویژهای پیدا میکنند و کارکردهای ویژه بصری مثل استفاده از خطوط کناره نما در نقاشیهای این بانوی خودآموخته نشان از استعداد قابل توجه او در نقاشی دارد. زندگی، طبیعت و انسان از شاخصه های مهم و مشترک اغلب آثار این هنرمند است و نحوه بازنمایی تصاویر، یاد آور نقش های کهن و آثار تمدن های باستانی است که گویی او این شیوه بازنمایی را بی واسطه از پیشینیان خود آموخته و میراث دار دانسته های آنان است. حسن رجبی، پسر ننه حسن که خود نقاش است، درباره تم نقاشیهای این هنرمند اظهار کرد: داستانها و خاطرات دوران مختلف زندگی، اسطورههای ملی و بومی و خوابهایی که مادرم میبیند بیشترین تاثیر را در نقاشیهایش دارد. مادرم از هفت سالگی قالی میبافت. نقشهایی که آنها در قالیهایشان میبافتند سینه به سینه منتقل شده است و گنجینه های ارزشمندی هستند که موشکافی جنبه های روایی و زیبایی شناختی آنها حجمی از ارتباط ها را در مقابل ما قرار می دهند و کمک شایانی در جهت دست یابی به فهمی عمیق از دیرینه ی پربار هنر این مرز و بوم در اختیار ما قرار می دهند.