جهان سوم یا کشورهای در حال توسعه، از جمله اصطلاحاتی هستند که زیاد به گوشمان خورده است؛ اما روزگاری همین مثلا جهان سومی ها تحت عنوان تمدن اسلامی، رهبری بخش وسیعی از جهان را در اختیار داشتند و برای چند قرن سکاندار علم، دانش و تکنولوژی عصر خود بودند. هرچند مسلمانان سخاوتمندانه علوم خود را در اختیار غربی های محصل در شرق قرار می دادند، اما با آغاز رنسانس در غرب، علم، فناوری و به تبع آن صنعت نیز با حرکتی آرام از شرق به غرب کوچ کرد و از قرن دهم هجری (۱۶ میلادی) به بعد، غرب متمدن علم و تکنولوژی را در انحصار خود درآورد و سبب انحطاط تدریجی کشورهای اسلامی را فراهم ساخت و گذشته با شکوه تمدن بزرگ اسلامی را پشت عناوین و القاب قلابی چون جهان سوم و یا در حال توسعه، پنهان نمود تا خودش یکه تاز میدان باشد.
فاصله و شکافی که امروز میان شرق و غرب دیده می شود از زمان انقلاب صنعتی اروپا رخ داده؛ اما با توجه به شالوده مستحکم تمدن اسلامی و با نظر به این که دنیای اسلام از نظر منابع انسانی و طبیعی غنی است، و آینده ی علم و تکنولوژی نیز در گرو بهره برداری درست از این دو عامل اساسی پیشرفت است؛ باید گفت تحقق دوباره یک تمدن بزرگ اسلامی دور از ذهن نیست.
تدوین کتاب «تاریخ مصور تکنولوژی اسلامی» در سال ۱۹۹۲، به همت یونسکو، حرکت نویی بود در جهت ایجاد منبعی مکتوب در باب علم و فناوری جهان اسلام. این کتاب برای نخستین بار غنا و خلاقیت تکنولوژی اسلامی را به جهان شناساند و همچنین راه را برای پژوهش های دقیق تر در آینده مشخص ساخت. تا شاید کمی از اهمال کاری های چند صد ساله غرب نسبت به تمدن اسلامی را برطرف سازد.